تا باران

  دیوان حافظ را شبی صد دفعه می‌بوسیهر دفعه از آن دفعه فالِ بهتری داردحتی سؤالاتِ کتابِ تستِ کنکورت- عاشق که باشی - بیت‌های محشری داردبا خواندن بعضی غزل‌ها تازه می‌فهمیهر شاعری در سینه‌اش پیغمبری داردحرفِ دلت را با غزل حالی کنی سخت استشاعر که باشی عشق زجر دیگری دارد تا باران...ادامه مطلب

شب میلاد حضرت مادر علیها السلام.......

 سه سال صبر 

سه سال امتحان

من و او...

سوره صف آیه شش

.

.

 

پست مفصل بماند هفته آینده.

.

.

.

ادامه دارد

تا باران...

با تو بودن

تعبیر تمام شعر های عاشقانه من شد...

روز هایی که عشق پشت کلمات پشت صبر  بغض شده بودند

تا باران مرام گذاشت برایم اندازه لحظه لحظه های این سه سال

تا باران...

شکر های من همه از ته دل هستند با بغض، شوق

که شکر بابت داشتن این روز ها

که شکر بابت خلقت صبر زینبی ترین دختر دنیا

و این همه صبر شیرین برای مثلا جناب فرمانده.

بودن هایت را خوب می بینم.

در تمام این مدت سخت

شکر می کنم

تا باران...

بار ها نشسته ام مرور کرده ام، با تک تک واژه هایش نفس کشیده ام! مثلا رسیدم به قول و قرار سه سال پیشم با خودشان که همسری به رنگ خودتان نصیبم کنید، به تمام احیاهای این سه سال به دعای آخر قرآن سر گرفتن های این سه سال، به دعای سر سفره به بی صدا دعا کردن ها و به خواستن هایت، به روز های اینجا، به تا باران به همه ی واژه ها، به همه بزرگ تر شدن ها، به تمام اتفاق ها ! به اولین نمایشگاه کتاب، به غرفه دانشگاه امام صادق علیه السلام! به حیا، به عرق افتادن از حیا،اصلا به همان خواستگاری سه سال پیش،به خواستگاری سال پیش! به صبر دو سال آخر، منتظر تماس نشستن به پیگیری های خاص و ب تا باران...ادامه مطلب

هر که در عشق سر از قله برآرد هنر است همه تا دامنه ی کوه تحمل دارند   روزی همیشه آب و نان نیست گاهی یک ازدواج پر از عشق و نور هم می تواند همان الله یرزق من حیث لا یحتسب باشد همان ان الله مع الصابرین. اولین سحری و افطاری متاهلی دو نفری ما. پ ن: بعد از تغییرات بلاگفا وبلاگ همسر ما از دسترس خارج شد فلذا هر دو در تا باران و لشگریان عشق قلم می زنیم تا باران...ادامه مطلب

یک سال تمام اینجا گوشه گوشه اش برایم خاطره بود

من سه سال اینجا عاشقانه زندگی کردم

عاشقانه نفس کشیدم و صبر کردم.

و نتیجه صبر شد آغاز یک عمر عاشقی .

بلاگفا پاک کرد اما بوی گرافیتش اینجا را پر کرده است.

قلبم بوی گرافیت اینجا را می دهد.

و من عشق را اینجا نفس می کشم همچنان.

من مدیون تاباران هستم.

من عشق را اینجا آغاز کردم.

اما بلاگفا دیگر بلاگفا نیست.

حس و حالی برای بودن نگذاشته است.

عاشقانه ها اما ادامه دارند.

اما در بیان.

به زودی...

 

تا باران...

در جای دیگری هم که می نویسم استنادهایم به توست تاباران عزیزم

و چه شیرین صبر را یادم دادی

و چه شیرین است طعم میوه ی ان الله مع الصابرین

و فیروزه ای ترین روز های عالم.......

 

تا باران...

یک

دو

سه

آزمایش می کنیم

اینجا مشتری داره هنوز؟!

تا باران...